آپا مقاله «شهر آستارا جدا مانده از همنام خود» اثر محمد رحمانی فر در قالب پروژه «آذربایجان جنوبی را بشناسید» را ارائه می دهد.
شاید هیچ چیز مانند شهرهای آستارا و جلفا نتواند گذشته دلخراش ما آذربایجانی ها را بازتاب دهد. در سال ۱۸۲۸ عهدنامه ترکمنچای که آذربایجان را به دو قسمت تقسیم کرد، به طور کامل از دل این دو شهر گذشت و منجر به پیدایش دو شهر با همین نام در دو طرف مرز شد. شهرستان آستارا که در حاشیه دریای خزر واقع شده است، پربازدیدترین شهر استان گیلان محسوب می شود.
لازم به ذکر است که بر اساس تقسیم بندی ارضی اداری کشور در ایران، منطقه آذربایجان جنوبی به استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، البرز، قزوین و همدان تقسیم می شود. همانطور که در مقاله خود با عنوان فارسی سازی نام مکان ها در آذربایجان جنوبی اشاره کردیم، پس از به تخت نشستن رضاشاه (پهلوی) در ایران در سال ۱۹۲۵، دولت مرکزی آذربایجان را به بهانه تقسیمات کشوری جدید تقسیم کرد. برای این امر استانها (ولایات) جدیدی به وجود آوردند و نام آذربایجان را در بسیاری از مکانها حذف کردند. به عنوان مثال امروزه در تقسیمات اداری و رسمی کشور و همچنین در نام شهرها و شهرستانها استانهایی مانند زنجان، قزوین، همدان، البرز و اردبیل جزء آذربایجان جنوبی محسوب نمی شوند و نام آذربایجان تنها بر روی دو استان به نام های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی باقی مانده است. در این میان برخی از شهرهای تاریخی آذربایجان جنوبی مانند آستارا، بیجار (گروس)، گوروه، سونقر، ساققیز بین استانهای دیگر تقسیم شدند.
این شهر پیش از اینکه به بهانه تقسیمات کشوری جدید از استان آذربایجان جدا شود یکی از آبادی های شهرستان اردبیل در شرق استان آذربایجان شرقی بود. آستارا در سال ۱۹۵۸ به عنوان شهر به تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی متصل شد، اما ۲ سال بعد به استان گیلان واگذار گردید. امروزه شهرستان آستارا با شهر رشت مرکز استان گیلان ۱۸۰ کیلومتر فاصله دارد. اما فاصله آستارا تا شهرستان اردبیل که مرکز استان اردبیل است تنها ۷۰ کیلومتر است. علیرغم درخواست های مکرر اهالی آستارا برای الحاق این شهرستان به استان اردبیل، تهران همواره با آن مخالفت کرده است.
همانطور که اشاره کردیم آستارا از شمال با آستارای جمهوری آذربایجان، از شرق به دریای خزر، از غرب به استان اردبیل و از جنوب با شهرستان تالش همسایه است. رود آراز شهر جلفا را به دو قسمت و آستاراچایی هم شهر آستارا را به دو قسمت تقسیم می کند. اگر چه آستاراچایی نتوانست به اندازه آراز در ادبیات آذربایجان نماد جدایی شود، اما در عملا همین کار را می کند. آستارا یکی از قطب های اقتصادی و گردشگری و شهری مرزی است و در ساحل دریای خزر واقع شده است. این شهرستان از نظر اقامت گردشگر در رتبه اول استان گیلان قرار دارد و سالانه حدود ۶ میلیون گردشگر داخلی و ۸۰۰ هزار گردشگر خارجی را به خود جذب می کند.
بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۷ جمعیت آستارا ۹۱٬۲۵۷ نفر است. اکثریت قریب به اتفاق مردم این شهر به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می کنند. از نظر مذهبی اکثریت مردم مسلمان و شیعه هستند.
ردپای آستارا در تاریخ
از تاریخ باستانی شهر اطلاعات کافی نداریم. هیچ تحقیق علمی جدی در مورد این موضوع انجام نشده است. قدیمی ترین منبعی که از آستارا نام برده، کتاب «حدود العالم» است که در حدود سال ۹۸۲ (۳۷۲ هجری قمری) نوشته شده است. در این کتاب نام شهر «آستاراب» آمده است که گمان می رود در محل آستارا کنونی باشد. اما حمدالله مستوفی در اثر معروف خود «نزهه القلوب» (نوشته ۱۳۲۹ (۷۳۰ هجری قمری)) نه از آستراب یاد می کند و نه از آستارا. عدم ذکر این شهر در کتب تاریخ و جغرافیا باستان نشان می دهد که شاید آستارا در گذشته چندان بزرگ و مهم نبوده است. در هر صورت تا زمانی که تحقیقات جدی در این زمینه صورت نگیرد، اظهار نظر قطعی در این مورد صحیح نخواهد بود.
قدیمی ترین نام آستارا را می توان در کتاب «گلستان و دیلمستان» متعلق به ظهیرالدین مرعشی (قرن نهم هجری قمری) مشاهده کرد که نام این شهر ۳ بار به صورت «آستارا» و یک بار با نامه «آستره» در تاریخ ثبت شده است. میرخاند (مورخ قرن نهم هجری) دومین مورخی است که نام آستارا را در کتاب «روضه الصفا» آورده است. با وجود نقش مهمی که ایالت آستارا و مردم آن در به قدرت رسیدن شاه اسماعیل اول و تثبیت حکومت صفوی ایفا کردند، به دلیل شورش حمزه خان در زمان شاه عباس، آستارا مورد خشم شاه قرار گرفت، اما آستارا دوباره در زمان ساروخان، فرمانروای آستارا شاه صفی مورد توجه قرار گرفت. در واقع از آن زمان تاکنون این شهر به دلیل توسعه تجارت و اهداف استراتژیک اهمیت پیدا کرده است.
هویت تورک آذربایجانی
همانطور که گفته شد این شهر در سال ۱۸۲۸ طبق عهدنامه ترکمنچای به دو قسمت تقسیم شد. با این حال، تقسیم شهر به این معنا نیست که ساکنان آستارا نیز دو قسمت تقسیم شده اند. با وجود گذشت زمان، سیاست روسی سازی در یک طرف مرز و فارسی سازی در طرف دیگر اجرا شد، روح برادری که برای همیشه در حافظه تاریخی ترکان آذربایجان نوشته شده بود به راحتی پاک نشد. تصادفی نیست که آستارا یکی از مراکز مبارزه و یکی از شهرهای فعال در تشکیل حکومت ملی آذربایجان بود که در سال ۱۹۴۵ به رهبری سید جعفر پیشه وری تأسیس شد. آستارا زادگاه فریدون ابراهیمی، دادستان کل دولت آذربایجان بود. همان دادستان جوانی که تا پای جان از راه خود برنگشت، به دشمنان آذربایجان التماس نکرد که از اعدام نجات پیدا کند.
حکومت ملی آذربایجان یک سال بعد توسط دولت مرکزی ایران وحشیانه سرکوب و منسوخ شد. پس از آن، حکومت مرکزی ایران بار دیگر در صدد تخریب فرهنگ آذربایجان برآمد. این تلاش ها همچنان ادامه دارد، اما مردم این شهر همچنان مصمم به حفظ هویت خود هستند. اگرچه سیاست دولت ایران در صد سال اخیر توانسته است بخشی از ترکان آذربایجانی را آسمیله کند، اما فرهنگ ما در آستارا همچنان مانند سایر شهرها و روستاها زنده است. رقص و موسیقی آذربایجانی، اجرای عاشیق ها، بایاتی ها، موغامات آذربایجانی، مراسم چرشنبه، آیین های عید نوروز، آداب و رسوم، آیین و آداب و رسومی مانند سایاچیلار، تکمچیلر، چیلله گئجهسی، حماسه «کوروغلو» و روح آذربایجان هنوز در این شهر زنده است. همه این آیینها هنوز در آستارا حفظ شده است. علاوه بر این، نام مکان های منطقه و نام غذاهای لذیذ که بخشی از فرهنگ آذربایجان هستند نیز هویت ترکی آذربایجان را نشان می دهد. بدیهی است که خیابان ها و بازارهای این شهر همیشه مملو از جمعیتی است که از مناطق مختلف برای سفر به آستارا می آیند، وقتی در شهر قدم بزنید احساس می کنید در آذربایجان هستید.
دیدنی های شهرستان آستارا
شهرستان آستارا به جز قلعه شیندان که در پاسگاه مرزی سمت جمهوری آذربایجان قرار دارد و از سمت آذربایجان جنوبی نیز قابل مشاهده است، آثار تاریخی قابل توجهی دیگری ندارد. با این حال، این شهر پر از جاذبه های گردشگری است. این شامل نقاط دیدنی ایجاد شده توسط طبیعت است. یکی از این جاذبه های طبیعی که هر بیننده ای را مجذوب و شگفت زده می کند گردنه حیران است که درست در میانه جاده آستارا - اردبیل قرار دارد.
گردنه حیران
همانطور که گفته شد فاصله این جاذبه طبیعی جذاب از شهرهای اردبیل و آستارا تقریباً یکسان است. این گردنه از یک طرف توسط جنگل و از طرف دیگر به دره ای نسبتاً عمیق احاطه شده است. بنابراین می توان گفت که از موقعیت جغرافیایی خاصی برخوردار است. رودخانه آراز نیز که به عنوان نماد جدایی شناخته می شود از کنار دره می گذرد و مرز ایران و آذربایجان محسوب می شود. رانندگی در این گردنه خاطره ای فراموش نشدنی برای همه است. اما رانندگی در این جاده پرقراز و نشیب خطرات خاص خود را دارد به خصوص در روزهای بارانی و برفی. کسانی که سال ها سابقه رانندگی ندارند از رانندگی در این مسیر خودداری می کنند.
مسیر حیران را باید یکی از زیباترین مسیرهای طبیعت گردی دانست. جاده پر پیچ و خم عبور از جنگل، طبیعت بکر، سرسبزی خاطز هر بیننده ای را جلب می کند. مردم محلی این منطقه در مسیر دیدنی به فروش عسل و سایر محصولات کشاورزی می پردازند. در عین حال در کنار این جاده رستوران ها و سفره خانه های زیادی وجود دارد که انواع غذاها به ویژه غذاهای اصیل و سنتی آذربایجانی را سرو می کنند.
دهکده تفریحی-گردشگری حیران با هدف توسعه گردشگری به مجموعه ای کامل در منطقه حیران نزدیک به مرز جمهوری آذربایجان و دارای شرایط آب و هوایی مناسب تبدیل شده است. این مجموعه گردشگری علاوه بر تله کابین دارای کارتینگ، اسکی، «زیپ لاین»، هتل، رستوران، کافی شاپ و ... می باشد. بسیاری از امکانات تفریحی جالب در اختیار گردشگران است.
وقتی سوار تله کابین در گردنه حیران می شوید، دریای خزر، جنگل های سرسبز و شهر آستارا در سمت شرق، جنگل زیبای فیندیلی در جنوب و غرب و منطقه مرزی آذربایجان و قلعه شیندان را در ضلع شمالی می بینید.
این تنها جلوه کوچکی از زیبایی های طبیعی منطقه اردبیل-آستارا با همه زیبایی هایش است. جنگل ها، آبشارها، دریاچه ها، زیستگاه حیوانات وحشی، مراکز اقامتی و دیدنی در سواحل دریای خزر و ساخت و سازهای منحصر به فرد این شهر به قدری زیاد است که در این مقاله کوتاه نمی توان آن ها را یکی یکی معرفی کرد. اگرچه نام آذربایجان از آن حذف شده اما این شهر زیبای آذربایجان را باید از نزدیک نظاره کرد که همچنان آذربایجانی و ترک بودن را حفظ کرده است.